من زنفس خود بسی دارم گله عاقبت جاماندم از این قافله
شهید، شهادت، جهاد، خون، خدا و هزاران کلمه مرتبط دیگه ! چقدر این کلمات و واژه ها با ذهن من وتو آشناست؟ تا حال به گلزارشهدای بهشت زهرا سر زدی ؟ این عکسهایی که تو اون قابهای فلزی هستن رو به دقت نگاه کردی؟ تا حالا عکسی شبیه به خودت یا حداقل هم سن وسال خودت بینشون دیدی ؟ اگه جوابت مثبته تو اون لحظه چه عکس العملی داشتی ؟ ترسیدی نکنه تو مردی و خودت خبر نداری یا اینکه به حال اون عکس غبطه خوردی و دوست داشتی تو یکی از اون قاب ها عکس تو هم بود
به این فکر کردی که اگه تو اون موقع ها بودی چکار می کردی ؟ شده به عبارت ((یالیتنی کنت معکم)) دقت کنی یه کم روی این عبارت تامل کنی، یا اینکه هر وقت اسم شهید و شهادت و مرگ در راه خدا می یاد پیش خودت میگی ما رو چه به این حرفا ؟اصلا کسی از بستگان یا دوستانت شهید شدن؟
چقدر دوست داشتی جای اون باشی ؟ تا حالا شده با کسی چندین سال زندگی کنی یا با هم کار کنید بعد اون شهید بشه ؟ تو اون موقع به خودت چی گفتی ؟ چرا من جای اون نیستم ، مگه ما با هم نبودیم ؟ چرا اون و من ...
ولی مطمئن هستم اگه اونها اون روزا امتحان دادن و قبول شدن ، من وتو هم هنوز داریم امتحان میدیم ولی هنوز قبول نشدیم . حالا علت مردودی هرکسی یه چیزی . بگردی علتش رو پیدا می کنی هنوز دیر نسیت. پس یه یاعلی بگو و یه خورده با اون نفس سرکش کشتی بگیر و برا یه بار هم شده محکم بزنش زمین و بهش بگو اگه من اون موقع نبودم ولی الان می خوام تو یه جبهه دیگه مبارزه کنم .... حرف خیلی هست ولی عمل ....
یا علی